داستانها قادرند به واقعیات زندگی افراد گرهخورده و حتی جایگزین آنها شوند، مسلماً بسیاری از این داستانها را بهزحمت میتوان از یاد برد، زیرا بسیاری از کاراکترهای آن، چه خوب باشند و چه منفی چنان در اعماق ذهن آدمی نفوذ کردهاند که میتوانی آنها را باور کنی، در اینجا است که قدرت طراحی کاراکتر به چشم میآید.
کاراکترها با دنیای پیرامونشان ارتباطی واقعی برقرار میکنند و افراد را به واکنش تشویق مینمایند و ناخواسته آنها را با خود بهسوی جلو حرکت میدهند و چنان افراد را به خود جذب میکنند که افراد میتوانند بهراحتی آنها را بشناسند و علاوه بر اینکه شخصیت آنها را بپذیرد، دنبالشان نمایند.
هدف طراحی کاراکتر این است که به کمک آنها بتوانیم هرچه بهتر یک داستان تبلیغاتی را ترسیم کنیم که در اینجا کاراکترهای اصلی از اهمیت فوقالعادهتری برخوردارند، زیرا باید بتوان بر جزئیترین خصوصیات آنها نظارت و برنامهریزی نمود، اینکه آن کاراکتر قرار است چه ویژگی و خصوصیت اخلاقی را برای شما به نمایش بگذارد و شخصیت آن برچه مبنایی شکل خواهد گرفت، مسئلهای است که باید در طراحی کاراکتر به آن دقت نظر داشته باشید.