هر شرکت در عرصۀ رقابت سعی میکند تا تصویری روشنتر و جذابتر از خود و محصولاتش ارائه نماید، در این راستا گاه دست به دامن طراحی لوگو میشود و گاه طراحی بروشور و گاه . . . تا بتواند آنچه را که برای پیشرفت برند خود لازم است کسب نماید، طراحی هویت بصری مجموعۀ تمام این تلاشها است که یک برند را از فراموشی نجات داده و تصویری محبوب از آن را در ذهنها شکل میدهد.
طراحی هویت بصری مثبت برای یک سازمان بهمنزلۀ یک بازاریابی پایدار است وبرند را بهعنوان یک اصل واحد برای مخاطبان قابلشناسایی مینماید، کارت ویزیت، وب سایتها، تابلوها و… همه از اصولی هستند که برای هویتسازی در یک برند به کار گرفته میشوند و بهمنزلۀ پشتیبان آن برند هستند، البته نمیتوان انکار کرد که لوگوها توانایی خارقالعادهای در نمایش یکباره هویت یک برند دارند و درواقع چکیدۀ یک هویت بصری میباشند که برندها مایلاند از خود معرفی نمایند.
هماهنگی وهم راستایی تمامی جنبههای مختلف در طراحی باعث میشود ما طرحی پویاتر داشته و جنبههای مدرنتری در اختیار هویتسازمانی جهت نیل به نیازهای آشکار و پنهان برند را ارائه نماییم، بهگونهای که انسجام در کنار خلاقیت بهخوبی حفظ شود که بدون در نظر گرفتن این موارد تعریفی ماندگار از برند غیرممکن خواهد شد.
به کار بستن قویترین ابزار تبلیغاتی برای شناساندن شرکت و محصولاتش با کمک گرفتن از عناصری که در آنها گرافیک نقش اساسی را ایفا میکند و حتی شنیدن نام آن برند طرحهای جذاب گرافیکی را به ذهن میآورد با یاری طراحی هویت بصری بهراحتی امکانپذیر است، هویت بصری برند به ماندگاری آن در فضای رقابتی کمک شایانی میکند و بهترین راه نفوذ در اذهان است.
طراحی هویت بصری نمیتواند تمامی اهداف سازمانی را تحت پوشش خود قرار دهد درصورتیکه مطابق آنها طراحی شود و شناخت کامل از موقعیت مخاطبان و محصولات ارائهشدۀ آن سازمان داشته و با سبکی متمایز وارد بازار شود و اگر چنین نباشد برند را به نابودی خواهد کشید.
هر شرکت باید متناسب با حجم فعالیتها و استراتژی خاص خود به طراحی هویت بصری بپردازد، طرحهایی که برند را به ذهن میآورند و نکات ویژه آن برند را نیز تداعی میکنند و ارزشهای مشترک بین خود و مشتریانشان را یافته وبر آنها تأکید مینمایند وبر هویتی برتر نسبت به رقیبان پافشاری دارند پیروز این میدان هستند.
هویت بصری مثبتی که از برند خود به تصویر میکشید باید دقیقاً منطبق بر تعهداتی باشد که قبلاً ذکر نمودهاید، تمایز در این دو ضربۀ محکمی به برند شما خواهد زد که در آینده جبران آن برای شما شاید غیرممکن باشد، برانگیختن احساسات مخاطبان اگرچه از اهمیت زیادی در طراحی هویت بصری برخورداراست، امّا توقعاتی را در آنها زنده میکند که باید پاسخگوی مناسبی نیز برای آنها باشید و تصمیمگیری را تا حد امکان برای مشتریان آساننمایید.
طراحی هویت بصری آن هنگام به هدف نهایی خود دستیافته که بتواند خریداران بالقوۀ بیشتری که در سطح بازار وجود دارند را به سمتوسوی خود کشیده و ذهن آنها را از دیگر برندها منحرف نماید، متأسفانه بیتوجهی به این امر در بین شرکتهای داخلی کشور باعث شده کسب موفقیت در بازارهای رقابتی جهانی کمرنگ باشد.